کتابی که تبدیلش به فیلم، مثل صعود به قله هیمالیاست!/ سر باز کردن زخم‌های کهنه: محکوم شدن مورسو به اعدام، به خاطر کشتن مردِ عرب بود؟

شیوه‌ روایت فرانسوا اوزون از رمان کلاسیک «بیگانه»، هم تحسین و هم انتقاد، از جمله از سوی دختر نویسنده، را برانگیخته است.

به گزارش پایگاه خبری راه نو آنلاین، بیش از ۸۰ سال پس از انتشار، رمان «بیگانه» اثر آلبر کامو همچنان یکی از پرخواننده‌ترین و بحث‌برانگیزترین کتاب‌های فرانسوی در جهان است.

تاکنون تلاش‌های اندکی برای اقتباس از این رمان که به زبان انگلیسی با عنوان «بیگانه» منتشر شده، برای تلویزیون یا سینما صورت گرفته است. این رمان به دلیل تصویرسازی‌اش از استعمار الجزایر به دست فرانسه، مشکل‌ساز و تفرقه‌انگیز محسوب می‌شود.

وب‌سایت فرهنگی کالت نیوز نوشت: «اقتباس از رمان بیگانه اثر آلبر کامو برای سینما تقریبا مانند صعود به کوه‌های هیمالیاست.»

فرانسوا اوزون، کارگردان فرانسوی، با اقتباسی سیاه و سفید از این رمان سال ۱۹۴۲ تلاش کرده است تا با این چالش رو به رو شود؛ اقتباسی که بحث‌وجدل‌ها را درباره آنچه کامو از الجزایرِ تحت استعمار فرانسه گفته بود ــیا از گفتنش فروگذار کرده بودــ دوباره زنده کرده است؛ استعماری که پس از جنگ استقلال در سال ۱۹۶۲ به پایان رسید.

«بیگانه» اوزون سال ۲۰۲۶ در بریتانیا با عنوان The Stranger اکران خواهد شد و تا کنون نقدهای گوناگونی درباره آن گفته و نوشته شده است. این فیلم طولانی، دارای فضاسازی قوی و به اندازه ضدقهرمان کم‌حرفش، مورسو، مهاجری فرانسوی در الجزیره، با بازی بنجامین وویزن، کند و سنگین است.

ناتوانی مورسو در ابراز احساسات پس از مرگ مادرش و خونسردی افراطی‌اش پس از کشتن «یک عرب» در ساحل، باعث می‌شود او به اعدام با گردن زدن محکوم شود.

سال ۱۹۶۷، لوکینو ویسکونتی، کارگردان ایتالیایی، نخستین فیلم از این رمان را با بازی مارچلو ماسترویانی ساخت، فیلمی که شکست خورد. ویسکونتی آلن دلون را برای این نقش در نظر داشت، اما طبق گزارش‌ها، استودیوی فیلمسازی نپذیرفت.

نجیب سیدی موسی، دانشمند علوم سیاسی، معلم و نویسنده چندین کتاب درباره الجزایر، می‌گوید که این فیلم جدید در انتقال پوچی رمان اول کامو موفق بوده است.

او ادامه می‌دهد: «اوزون به متن وفادار بوده، به این معنی که دقیقا بیان می‌کند «بیگانه» چیست: رمانی درباره پوچی. مورسو به دلیل کشتن یک عرب به اعدام محکوم نمی‌شود. عدالت استعماری، یک اروپایی را برای کشتن یک بومی به اعدام محکوم نمی‌کند. مورسو به دلیل سهل‌انگاری، گریه نکردن در مرگ مادرش، داشتن رابطه‌ نامشروع و الحاد محکوم می‌شود. همه‌ اینها با ارزش‌های جامعه‌ استعماری اروپا در تضاد است و به همین دلیل است که او محکوم می‌شود. بیگانه مانیفستی ضداستعماری نیست. کامو تصویری از جامعه‌ای ترسیم می‌کند که به خوبی آن را می‌شناسد.»

کامو، که برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۵۷ بود، در الجزایرِ فرانسه از والدینی «pied noir » ــ فرانسویان و اروپایی‌تبارانی که زیر حاکمیت استعماری فرانسه به دنیا آمده بودند ــ زاده شد. او به‌عنوان شهروند فرانسوی، حتی اگر فقیر هم بود، از حقوقی برخوردار می‌شد که به اکثریت عرب یا بربر آن کشور داده نمی‌شد.

سیدی موسی می‌گوید: «اوزون اشارات ظریفی به جنبه‌ غیرانسانی جامعه‌ استعماری داشته است، هم برای استعمارشده و هم برای استعمارگر. فیلم از این نظر جسورانه و وفادار به کتاب است و با این ویژگی‌ها، داستان را برای مخاطب امروزی بازسازی می‌کند. از این نظر، فیلم بسیار خوب ساخته شده است.»

نقدی که ژاک دنیل، برنامه‌ریز سینما، برای مجله‌ Causeur نوشته است، چندان تحسین‌آمیز نبود: «اقتباس اوزون بین نوعی وفاداری خاص -وقتی بی‌اعتنایی و بی‌رحمی مورسو را نشان می‌دهد- و خیانت آشکار -وقتی عمق فلسفی رمان را نشان نمی‌دهد و تفسیری مطابق با حساسیت‌های سیاسی امروز، نه مطابق با حقیقت ادبی و روح رمان ارائه می‌دهد_ در نوسان است.»

این منتقد در ادامه آورده است: «در آثار کامو، پوچی از برخورد بین انسان و جهان سرچشمه می‌گیرد. در اثر اوزون، این پوچی در یک میزانسن یکدست حل می‌شود. «بیگانه» فرانسوا اوزون فیلمی پخته، متفکرانه و استادانه اما تهی از الهام است. فیلمساز از کامو اقتباس نمی‌کند، بلکه درباره‌اش نظر می‌دهد.»

کاترین برون، استاد ادبیات در دانشگاه سوربن، معتقد است که رمان «بیگانه» به دلیل مبهم بودن داستان، همچنان جامعه فرانسه را دچار دودستگی می‌کند.

او می‌گوید: «این رمان همچنان معمایی است که هر کسی ممکن است از ظن خود یار آن شود، درست مثل خود کامو. همچنین می‌توان گفت بخش مهمی از رمان در مورد ناگفته‌هاست؛ مثل سکوت‌های کتاب درباره پرسش‌هایی بر سر مسئله استعمار فرانسه که هیچ اجماعی در مورد آن وجود ندارد.»

برون اضافه کرد: «در مورد بیگانه می‌توان کامو را در هر دو سوی جدل دید. او تنش‌ها و تناقضات را بازتاب می‌دهد. هر کسی چیزی در آن پیدا می‌کند که بتواند با آن استدلالش را تقویت یا حسابی را تسویه کند. هیچ‌کس نمی‌تواند حرف آخر را بزند. این موضوع پایان‌ناپذیر است.»

کامو ژانویه ۱۹۶۰ در ۴۶ سالگی به دنبال سانحه رانندگی درگذشت. کاترین کامو، دختر ۸۰ ساله او و متولی آثارش، می‌گوید که فیلم را پسندیده، هرچند معتقد است اوزون در برجسته‌کردن نقش خواهر مرد عربِ کشته‌شده، با نام جمیله، گرفتار «مصلحت‌اندیشی سیاسی» شده است. در رمان، نه او و نه برادرش نامی ندارند؛ اما در نمای پایانی فیلم او بر سر مزار برادرش که نام عربی «موسی حمدانی» روی آن حک شده، ایستاده است.

کاتربن کامو گفت: «فکر می‌کنم فیلم بسیار خوب بود، اما نقشی که کارگردان در پایان به خواهر داد را نپسندیدم. او سر مزار برادرش نشان داده می‌شود؛ این در کتاب نیست و به نظرم نوعی تناقض بود. فکر می‌کنم فرانسوا اوزون این کار را برای راضی‌کردن جریان ووکیسم (wokeism) -واژه‌ای که از دل مبارزه برای عدالت بیرون آمد، اما امروز خود در مرکز جدالی تازه‌ای دربار آزادی، هویت، حقیقت اجتماعی و نسبت اخلاق با سیاست قرار گرفته است- انجام داده است.»

اوزون به خانه کاترین کامو در روستای لورمارین در منطقه ووکلوز رفت؛ جایی که نویسنده در آن زندگی و کار می‌کرد. او به خبرنگاران گفت که توانسته اعتماد دختر کامو را برای ساخت این اقتباس جلب کند: «از این بابت بسیار خوشحال بودم، چون می‌دانستم او فیلم‌سازان دیگری را رد کرده است. از مسئولیتی که بر عهده‌ام گذاشته می‌شد، آگاه بودم.»

اوزون در بیانیه‌ای برای مراسم جوایز فیلم اروپا گفت: «اقتباس از شاهکاری که همه آن را خوانده‌اند و هر خواننده‌ای آن را در ذهن خود تجسم و صحنه‌پردازی کرده است، چالشی بزرگ بود.»

او تاکید کرد که با حضور پررنگ‌تر خواهر عرب در فیلم خواسته اشاره‌ کوتاه کامو به خانواده عرب را بسط دهد.

اوزون ادامه داد: «جمیله … در فیلم وجدان بیدار و صدایی است تا به این واقعیت گواهی دهد که در این داستان و در دادگاه، هرگز از برادرش یاد نمی‌شود، در حالی که او کسی بود که به قتل رسیده بود.»

او افزود: «مهم بود که از خلال شخصیت او نشان دهیم چگونه عرب‌ها در جامعه و حتی در داستان، نادیده گرفته و عملا نامرئی شده‌اند.؛ اینکه دو جهان در کنار هم زندگی می‌کردند بدون آنکه همدیگر را ببینند. آنها در خیابان و ساحل با هم نبودند و قطعا از جایگاه اجتماعی یکسانی نداشتند. کامو از این نا‌آرامی میان دو جامعه آگاه بود.»

مترجم: فرشته کیانی
منبع: گاردین