هشدار ربیعی درباره فاصله بین دولت و ملت /در سال ۱۴۰۱ خوانش امنیتی دولت‌ از صداهای مردمی شرایط خاصی را پدید آورد

سخنگوی دولت دوازدهم گفت: در سال ۱۴۰۱ که بحران‌های اجتماعی فراوانی کشور را در برگرفت، از یک ‌سو، نشنیدن صدای مردم و فقدان ارتباط درست بین دولت و جامعه و مفاهمه‌ای که صورت نگرفت، از سوی دیگر خوانش امنیتی دولت‌ از صداهای مردمی به دور از مفاهمه و درک خواسته‌های آنها و همچنین با پارازیت همراه شدن صدای دولت و حاکمیت، شرایط خاصی را پدید آورد.

به گزارش راه نوآنلاین، علی ربیعی در یادداشتی با عنوان «آزاد کردن خبرنگاران از بندها» در روزنامه اعتماد نوشت:

هفدهم مرداد – روزی که به عنوان روز خبرنگار در ایران شناخته می‌شود – حاوی نکات و پیام‌های متعدد و شایان توجه است: 

۱- در این روز، زنده‌یاد شهید صارمی در حین انجام وظیفه در کشوری دیگر ترور شد. در حقیقت روز خبرنگار، شلیک به یک فرد نبود شلیک به اندیشه، قلم و حقیقت بود. شلیک به یک انسان و جان‌ستانی بر اساس تفکرات خشونت‌طلب و ضدبشری شکل گرفت.

۲ – بدون‌ تردید، یکی از بحران‌های ایران امروز، مرجعیت رسانه است. هر دلسوز ایرانی، نگران کوچ مرجعیت رسانه‌ای است. در مقابل این نگرانی و پرسش، اولین چیزی که از ذهن می‌گذرد، تنگناهای نوشتن در ایران و فراهم نبودن شرایط برای رشد و بالندگی رسانه‌هاست. باید با بهینه کردن شرایط در داخل کشور، به ایجاد امنیت برای نوشتن و پس از آن، آزاد کردن خبرنگاران و رسانه‌ها از قید و ‌بندهای نوشته و نانوشته، سلایق و تبلیغات متداول همت ورزیده تا بدین سان بر اعتماد اجتماعی نسبت به شنیدن صداها از داخل با همه سلایق مختلف و احیانا نقدهای بر آن افزوده شود. این به معنای جلوگیری از صداهای بیرون نیست؛ بلکه پدید آوردن شرایطی است که ذهنیت جامعه با خبرهای داخل و تحلیل داخلی چنان اقناع شود که دیگران نتوانند ذهنیت جامعه را آن‌گونه که می‌خواهند برخلاف منافع ایران سامان بدهند.

۳-  یکی از موضوعاتی که در کارزار انتخاباتی ریاست‌جمهوری چهاردهم بسیار پیرامون آن‌ صحبت شد، ائتلاف برای حل مسائل ایران است. من معتقدم مهم‌ترین و موثرترین جایی که می‌توان ائتلاف را از آن آغاز کرد حوزه رسانه، خبر و اطلاع‌رسانی است. 

رسانه‌ها باید نقش میانجی‌های بزرگ اجتماعی را ایفا کنند؛ میانجی بین دولت و جامعه و همچنین میانجی بین گروه‌ها، مشرب‌ها، افکار مختلف در جامعه.

۴- بی‌تردید فاصله بین ملت و دولت نگران‌کننده بوده و می‌توان این فاصله را مهم‌ترین بحران اجتماعی – سیاسی ایران امروز دانست. نگرانی دیگر، رودررویی‌های گروه‌های اجتماعی است که به کشور ما آسیب زده است. 

ضرورت ایران امروز آن است که همه اصحاب قلم، به عنوان میانجی همت کنند تا گفت‌وگو را به جای منازعه بنشانند. مناظره‌ در مقابل منازعه در صفحات روزنامه‌ها و رسانه‌ها مسیری درست برای پویایی و نشاط کشور است.

۵- مطالعات و سنجش‌ها نشان می‌دهد ارتباطات اجتماعی در ایران دچار بحران است. بی‌تردید، هرچه ارتباطات همراه با گفت‌وگوی اجتماعی را غنا بخشیم، جامعه بانشاط‌تر می‌شود. مهم‌ترین رکن ارتباطات، رسانه‌ها هستند. فارغ از سیاستگذاری دولت‌ها که فرار و نشیب زیادی دارند، نهاد رسانه خود می‌تواند زمینه‌ساز ایجاد ارتباطات بیشتر در جامعه شود.

۶-  در جامعه ما افراد کم‌صدا و گروه‌های بی‌صدا بسیارند؛ اما متاسفانه صدای آنها که با قیل و قال و فریاد، منفعت‌طلبی می‌کنند بیشتر شنیده شده و مورد توجه قرار می‌گیرد. یکی از کارکردهای روزنامه‌نگاری، رساندن صداهای خاموش به گوش جامعه بوده است اما این امر نیازمند تداوم و سختکوشی رسانه‌ای است. در جامعه ما عدالت، تحت‌الشعاع سیاستگذاری‌ها به سرعت نادیده گرفته می‌شود و این گونه است که چندین دهه، به‌رغم شعارها، عدالت به پدیده‌ای دست ‌نیافتنی تبدیل  شده  است.

۷-  در سال ۱۴۰۱ که بحران‌های اجتماعی فراوانی کشور را در برگرفت، از یک ‌سو، نشنیدن صدای مردم و فقدان ارتباط درست بین دولت و جامعه و مفاهمه‌ای که صورت نگرفت، از سوی دیگر خوانش امنیتی دولت‌ از صداهای مردمی به دور از مفاهمه و درک خواسته‌های آنها و همچنین با پارازیت همراه شدن صدای دولت و حاکمیت، شرایط خاصی را پدید آورد. 

در آن زمان که رسانه‌های خارج از کشور با تهییج افکار عمومی بر طبل خشونت، خونریزی بیشتر و عمیق‌تر شدن فاصله‌ها، حتی بین جامعه و جامعه می‌کوبیدند نقش خبرنگاران مستقل که در میانه و در کنار مردم ایستادند، حرف‌های جامعه را نوشتند، با آنکه هم در مقابل خوانش‌های امنیتی هزینه دادند و هم از سوی رسانه‌های خشونت‌طلب مورد حمله قرار گرفتند، بسیار موثر و تعیین‌کننده بود. به‌ویژه در چند سال اخیر که با تبیین‌های اجتماعی و سیاسی، از هیچ تلاشی برای التیام بخشی به جامعه فروگذار نکردند.